دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۴
پرونده زیرِ پوست | با نوجوانی که تتو کرده چگونه برخورد کنیم؟

حوزه/ شیوع تتو در میان جوانان به بحران هویت، تقلید از سلبریتی‌ها و هیجانات نوجوانی پیوند خورده است. در این گفتگو به بررسی ابعاد این پدیده و راههای برخورد منطقی با آن پرداخته ایم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، تتو و خالکوبی پدیده‌ای است که در سال‌های اخیر در میان جوانان و نوجوانان شیوع قابل توجهی یافته است. این در حالی است که این پدیده در فرهنگ‌های مختلف تاریخی طولانی دارد و در گذشته نماد معانی عمیق فرهنگی، آیینی و اجتماعی بود؛ اما امروزه انگیزه‌های گرایش به خالکوبی بیشتر به مسائلی مانند بحران هویت، تأثیرپذیری از فضای مجازی، تقلید از سلبریتی‌ها و هیجانات دوران نوجوانی مرتبط است.

برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع، از ریشه‌های تاریخی تا پیامدهای اجتماعی و روانشناختی آن، مصاحبه‌ای با آقای یزدان رضوانی کارشناس تربیت نوجوان داشته‌ایم که متن کامل آن تقدیم شما مخاطبین فرهیخته می‌گردد.

* ضمن تشکر صمیمانه از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسمی حوزه قرار دادید، به عنوان اولین سوال بفرمایید تتو و خالکوبی نماد چیست و چرا در بین جوانان شایع است؟

تاریخچهٔ تتو و خالکوبی نمادِ روشنی از نقش پررنگ آن در تمدن‌های مختلف است. بررسی سیر تاریخی این پدیده نشان می‌دهد که خالکوبی در بسیاری از فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون از جمله در ایران باستان رواج داشته و حتی به دوران پیش از تاریخ نیز بازمی‌گردد.

خالکوبی در طول تاریخ نمادِ معناهای مختلفی بوده است: گاه نماد زیبایی و آراستگی به شمار می‌رفته و در برخی دوره‌ها نیز کاربرد مذهبی داشته است.

برای مثال، در دوران بت‌پرستی، افراد نقش بت‌های خود را بر بدن خالکوبی می‌کردند تا نشان‌دهندهٔ تعهد و ایمان مذهبی شان باشد.

این نمادها تنها محدود به باورهای دینی نبوده، بلکه بازتابی از جایگاه اجتماعی، قومی، آیین‌ها نیز بوده‌اند.

در تاریخ ایران نیز نمونه‌های قابل توجهی از خالکوبی وجود دارد؛ از جمله اشارهٔ مولانا در مثنوی به خالکوبی نقش شیر؛ اما آنچه امروز در جامعهٔ ما به عنوان خالکوبی مشاهده می‌شود، تفاوت چشمگیری با گذشته دارد.

در دوران معاصر، خالکوبی بیش از آنکه بر پایهٔ اصالت‌های تاریخی و فرهنگی باشد، به عنوان یک پدیدهٔ فرهنگیِ تقلیدی و گاه مدگرایانه ظهور کرده‌است. هرچند در ایران باستان و ادوار کهن و دوردست ایران، خالکوبی رواج بیشتری داشت و در تاریخ معاصر ایران کمتر شاهد این پدیده بوده‌ایم. با این حال، وجود آن در گذشته انکارناپذیر است.

نکتهٔ حائز اهمیت، تغییر معنایی و کاهش بار نمادین خالکوبی در دوران کنونی است. در حالی که خالکوبی در گذشته حامل معناهای عمیق فرهنگی، آیینی و اجتماعی بود، امروز بیشتر به عنوان یک بیان فردی یا پیروی از جریان‌های جهانی در نظر گرفته می‌شود.

* چرا جوانان و نوجوانان ما به سمت خالکوبی جذب می‌شوند؟

دلایل و انگیزه‌های مختلفی برای این گرایش در نوجوانان وجود دارد که کمتر در میان آنها انگیزه‌های آیینی و مذهبی دیده می‌شود.

برای مثال، در گذشته در بین برخی اقوام، خالکوبی‌ها و تَتوهای ساده‌ای وجود داشت. حتی همین امروز هم در میان برخی عشایر می‌توان نمونه‌های ساده‌ای از خالکوبی را مشاهده کرد؛ اما آنچه اکنون شاهد آن هستیم، هم از نظر طرح پیچیده‌تر شده و هم اساساً آن جنبه بومی و اصیل خود را از دست داده است.

چند جنبه بسیار جدی در این مسئله مطرح است:

یکی از این جنبه‌ها، مربوط به ماهیت دوران نوجوانی است. این دوره، بویژه برای نوجوانان، زمانی است که آن‌ها هنوز شخصیت ثابتی ندارند و در جستجوی هویت و تعریف خود هستند. نوجوان برای تعریف هویت خویش، گاهی نیاز دارد مرزهایی بین خود و دیگران بکشد و استقلال و فردیتش را با انجام رفتارهایی به نوعی به نمایش بگذارد.

او این استقلال و تمایز را گاهی در انجام رفتارها و کارهایی می‌بیند که می‌تواند او را از دیگران متمایز کند. متأسفانه، ممکن است برخی از این کارها، رفتارهای نادرست و غلطی مانند خالکوبی باشد. در واقع، خالکوبی می‌تواند نشانه‌ای از بحران هویت در یک نوجوان باشد.

* تتو نشانه‌ای از بحران هویت در نوجوانان است یا تنها یک تصمیم‌گیری هیجانی است؟

چند جنبه بسیار جدی در این مسئله مطرح است. یکی از آنها این بحث است که دوران نوجوانی، به ویژه برای نوجوانان، دورانی است که آنها هنوز شخصیت ثابتی ندارند و در جستجوی هویت و شخصیت خود هستند. نوجوان برای تعریف هویت خود، گاهی نیاز دارد خود را با ایجاد مرزهایی بین خود و دیگران مشخص کند و استقلال و فردیتش را به نوعی به نمایش بگذارد.

او این استقلال و فردیت را گاهی در انجام رفتارها و کارهایی میبیند که بتواند او را از دیگران متمایز کند. متأسفانه ممکن است برخی از این کارها، رفتارهای نادرست و غلطی از جمله خالکوبی باشد. در واقع، خالکوبی میتواند یک معلولِ ناشی از بحران هویت در یک نوجوان باشد.

نوجوانی که می‌خواهد هویت خودش را نشان بدهد، مرزهای هویتی خودش را تعریف می‌کند. این مرزهای هویتی گاهی می‌توانند به شکل کارهای نامعقولی بروز کنند، مانند برخی خالکوبی‌ها، یا ممکن است نوجوان به سمت رفتارهای دیگری کشیده شود.

به هر حال، آنچه در بحران هویت رخ می‌دهد این است که فرد می‌خواهد خودش را پیدا کند، ارزش‌هایش را تعریف کند و به این پرسش‌ها پاسخ دهد: من چی هستم؟ من کی هستم؟ و می‌خواهم در آینده کی باشم؟

او از طریق اقداماتی مانند خالکوبی می‌خواهد آن «خودبودن»، مستقل شدن و نشان دادن وجود خود را محقق کند. بنابراین، یکی از جنبه‌های این پدیده می‌تواند اقتضای طبیعی دوران نوجوانی و بحران هویت این دوره باشد.

البته این نکته را نباید فراموش کنیم که این مسئله به تنهایی و فقط به خاطر بحران هویت رخ نمی‌دهد. زمینه‌های تربیتی دیگری که در خانواده یا در جامعه وجود دارد، به این مسئله دامن می‌زند.

این بحران ممکن است در یک خانواده اتفاق بیفتد، اما اگر سایر بسترهای تربیتی در آن خانواده آماده و تنظیم بوده باشد، کمتر پیش می‌آید که بچه‌ها دست به چنین رفتارهایی بزنند. معمولاً این رفتارهای نابهنجار در جایی رخ می‌دهد که سایر بسترهای تربیتی لازم فراهم نباشه.

به جز بحران هویت، چه مسائلی می‌تواند در این ماجرا اثرگذار باشد؟

یک مسئله مهم که به خصوص در دوران نوجوانی و به تبع آن جوانی بسیار اثرگذار است، بحث محیط دوستان و همسالان است. به هر حال نمی‌توان انکار کرد که مهم‌ترین منبع جامعه‌پذیری نوجوان، دوستانش هستند و گاهی تأثیر آنها آنقدر زیاد می‌شود که خانواده دیگر اولویت اول در بحث الگوپذیری اجتماعی بچه‌ها و به خصوص نوجوانان، نیست.

در چنین شرایطی، نوجوانان برای اینکه رابطه دوستیشان را تعمیق ببخشند و همچنین اگر این دوستان تبدیل به یک گروه های دوستی شده باشند، برای احساس تعلق به این گروه و جلب حمایت آنها، حاضرند دست به هر رفتاری بزنند. از جمله این رفتارها می‌تواند یک رفتار آسیب‌زنده مانند خالکوبی باشد.

لذا در دوران نوجوانی به‌ویژه، و بعد از آن در دوران جوانی، دوستان می‌توانند یک منبع بسیار جدی و تأثیرگذار برای شکل‌گیری رفتارها باشند.

یکی از دلایل دیگر را می‌توانیم تاثیرات فضای مجازی بدانیم. فضای مجازی از چند جنبه می‌تواند عامل بروز این رفتار باشد.

یک جنبه آن، مربوط به شخصیت‌ها و سلبریتی‌هایی است که بچه‌ها بیشتر از طریق فضای مجازی با آنها آشنا می‌شوند و ارتباط می‌گیرند. وقتی نوجوانان ما ببینند که شخصیت‌های اثرگذار جامعه چه در عرصه ورزشی، چه فرهنگی و چه هنری این عمل (خالکوبی) را رواج داده‌اند، متأسفانه در چنین مواردی تقلیدهای ناآگاهانه‌ای دارند. آنها مجذوب این شخصیت‌ها می‌شوند و به تبعیت از آنها، این کار را تقلید می‌کنند.

اما جنبه دیگر این ماجرا در فضای مجازی، می‌تواند مربوط به تبلیغات و جنبه‌های اقتصادی آن باشد. تبلیغات وسیعی که نوجوانان و جوانان در فضای مجازی و به ویژه شبکه‌های اجتماعی با آن مواجه می‌شوند، در کنار تأثیر سلبریتی‌ها و ترویج این عمل توسط افراد اثرگذار، می‌تواند تأثیر این تبلیغات را چند برابر کند و نوجوانان ما را به این سمت سوق دهد.

مسئله بعدی نیز می‌تواند بحث هیجانات نوجوانان باشد. گاهی تحت تأثیر روابط، به خصوص دوستی با جنس مخالف، یا حتی برای ابراز علاقه به دوستش، در آن شرایط هیجانی قرار می‌گیرد و دست به چنین رفتارهایی می‌زند برای اینکه آن محبت، علاقه و هیجانات خود را نشان دهد، ممکن است تصمیمات هیجانی بگیرد.

البته این موضوع در زمینه‌های دیگر نیز می‌تواند رخ دهد؛ مثلاً برای اثبات خود به دوستان یا برای دیگری دست به چنین کاری می‌زند، یا گاهی برای دیده شدن توسط دیگران این عمل را انجام می‌دهد. به هر حال، همه این موارد می‌تواند نشان‌دهنده هیجانات کنترل‌نشده در نوجوان باشد.

* آیا این مسئله می‌تواند نشان‌دهنده یک اختلال باشد؟

خود این رفتار به تنهایی از نظر روانشناسی نمی‌تواند یک اختلال محسوب شود، هرچند با توجه به اینکه گفتیم امروزه جنبه‌های اثرگذار در این ماجرا بیشتر جنبه‌های واقعی ندارند و عمدتاً ناشی از تقلید و اثرپذیری فرهنگی هستند، نمی‌توان از نظر روانشناسی آن را یک اختلال نامید.

با این حال، این عمل یک رفتار متعارف نیز نیست و در بیشتر موارد به جز مواقع بسیار محدودی که فرد با آگاهی کامل و به نشانه یک اعتقاد یا حتی اعتراضی خاص این کار را انجام می‌دهد که آن هم با توجه به تعالیم اسلامی و ضرری که به بدن وارد می‌کند و اثر ماندگاری که دارد، کار معقولی به نظر نمی‌رسد.

اما به هر حال، ممکن است موارد معدودی وجود داشته باشد که این عمل، نامتعارف نباشد. با این حال، خود این کار به تنهایی نشان‌دهنده اختلال نیست. اگر با رفتارها و نشانه‌های دیگری همراه شود، می‌تواند نشانگر برخی از اختلالات، مثل اختلال شخصیت مرزی یا اختلال بدریخت‌انگاری باشد. در مواردی که بدن شخص عیب‌های بسیار جزئی و حتی در نگاه دیگران ناپیدایی دارد، اما فرد به خاطر اختلالی که دارد و وسواسی که نسبت به این موضوع نشان می‌دهد، دست به چنین رفتارهایی می‌زند.

بنابراین، اگر این عمل با نشانه‌ها و علائم دیگری همراه باشد، می‌تواند بیانگر وجود یک اختلال باشد که تشخیص آن دیگر نیاز به کارهای تخصصی و رجوع به مشاور روانشناس دارد.

اما در مورد برخورد خانواده با این مسئله، جنبه‌های مختلفی اثرگذار است. گاهی باید به این توجه کنیم که یک سری از مسائل باید در محیط خانواده پیشگیری شود، قبل از اینکه به سراغ درمان برویم.

در محیط خانواده، بچه‌هایی که از نظر شخصیتی مورد محبت، احترام و اکرام هستند، کمتر انگیزه دارند دست به این رفتارها بزنند. پس یکی از زمینه‌های تمایل نوجوانان ما به این رفتارها می‌تواند ناشی از نواقص و خلأهای روحی، عاطفی و شخصیتی باشد که بچه‌ها به آن نیاز دارند و باید در محیط خانواده تأمین شود. این خلأها به این مسئله دامن می‌زند.

* برای جوامعی که این رفتار پذیرفته نشده است، رفتار خانواده و جامعه و.. چگونه باید باشد؟

گام اول این است که یک سری «نباید»ها را در نظر بگیریم. واکنش‌های هیجانی، پرخاشگرانه یا رفتارهای تحقیرآمیز، نه تنها به حل این مسئله کمک نمی‌کنند، بلکه در مورد هر رفتار نادرست دیگری که نوجوانان ممکن است مرتکب شوند نیز چنین است. این گونه واکنش‌های عصبی و تند، هیچ کمکی به حل ماجرا نمی‌کنند.

بنابراین گام اول این است که ما درک درستی نسبت به نوجوان و جوان خود داشته باشیم. اگر این درک و شناخت اتفاق نیفتد، نمی‌توانیم در حل مسئله به درستی ورود کنیم. ابتدا باید دنیای نوجوان و جوان خود را بفهمیم، به آن حالات روحی و فکری که می‌تواند زمینه‌ساز این رفتار باشد توجه کنیم و گاهی با مهارت همدلی، وارد دنیای آن‌ها شویم.

به هر حال، بچه‌های ما امروزه تحت تأثیر شرایط پیچیده رسانه‌ای و محیط‌های اجتماعی هستند و این عوامل، گاهی به طور ناخواسته آن‌ها را به سمت‌وسوهای خاصی سوق می‌دهد. بنابراین، درک این شرایط از سوی والدین، بسیار ضروری و مورد نیاز است.

گام دوم که می‌تواند به حل این مسئله کمک کند، مهارت همدلی است.

با بچه‌ها گفتگو کنیم، آنها را درک کنیم و سپس وارد بحث شویم. در گفتگوهایمان سعی کنیم به جای اینکه سریع به سراغ نصیحت و موعظه برویم، راجع به این مسئله با آنها صحبت کنیم.

از آنها سؤال بپرسیم: علت این رفتار چیست؟

انگیزه‌هایی که برای این کار داشتند چه بوده؟

چه چیزی باعث شد به سمت این کار بروند؟

آیا از آثار و عواقب آن باخبر هستند؟

اصلاً راجع به آن فکر کرده‌اند؟

راجع به این موضوع که این خالکوبی که روی بدنشان کرده‌اند، ماندگار است و تا آخر عمر همراهشان خواهد بود، آیا فکر کرده‌اند؟ آیا درباره عواقب آن که حتی ممکن است در آینده باعث پشیمانی شود، فکر کرده‌اند یا نه؟

با نوجوان در مورد این موضوعات گفتگو کنید.

و هنگامی که یک نوجوان در مرحله تصمیم‌گیری است و می‌خواهد اقدام به این کار کند، خانواده‌ها می‌توانند حداقل با همفکری، مشورت کردن و در مواردی که از توجیه نوجوان و جوان خود عاجز هستند یا به هر حال، با توجه به اطلاعاتی که نوجوانان دارند و جهت‌گیری‌هایی که ممکن است پیش بیاید به این راحتی از تصمیم خود کوتاه نیایند، حداقل با همفکری، فرزندان خود را به مراجعه به یک مشاور یا متخصص (چه روانشناس و چه پزشک) ترغیب کنند تا حتی از جنبه‌های درمانی و پزشکی این موضوع مطلع شوند.

با فرزندان گفتگو کنند و سعی کنند به طور همدلانه در مورد این موضوعات صحبت کنند، چه در مرحله پیشگیری از این مسئله و چه پس از مواجه شدن با چنین رفتارهایی.

و در نهایت، اگر در مرحله قبل از انجام کار هستند و نوجوان به هیچ عنوان نمی‌خواهد از تصمیم خود منصرف شود، قطعاً و یقیناً رفتارها و پیشگیری‌های استبدادی شاید در این مورد به ویژه برای جوانان که شخصیتشان به تکامل نسبی رسیده قابل پذیرش نباشد اجبار و تحمیل خانواده در چنین شرایطی کارساز نیست.

حداقل در چنین مواردی، به فرزندان پیشنهاد کنید که این کار را در قسمت‌هایی از بدن تتو را انجام دهند که خیلی در معرض دید نیست. سعی کنند حداقل اگر اصرار بر خالکوبی دارند، آن را محدود و جزئی و در نواحی پنهان‌تر بدن انجام دهند. این کار باعث می‌شود اگر در آینده نسبت به این رفتار پشیمان شدند یا تغییر نگرش دادند، این مسئله برایشان آزاردهنده نباشد و خدای نکرده به حیثیت و جایگاه اجتماعی آنها آسیب نزند؛ چراکه به هر حال، در آینده ممکن است حتی از نظر شغلی و فرصت‌های اجتماعی، این مسئله تأثیرات منفی بر زندگی آنها داشته باشد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha